کد مطلب:36551
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:33
چگونه رؤياهاي راستين گواه بر وجود «روح» است؟
در درجه نخست، بايد توجه داشت كه اين رؤياهاي صادق را نبايد يك امر تصادفي تلقي كرد، زيرا تعداد آنها به اندازهاي است كه نميتوانم آنها را معلول تصادف و اتفاق دانست، وقطعاً اين كشف و واقع نمائي علت وسببي دارد.
تو جيهاتي كه از طرف ماديها، دربارة خواب ديدن، انجام گرفتهاست، هيچ كدام قادر نيست كه اين نوع خوابها را توجيه و مشكل آنها را حل كند اينك به گونهاي فشرده، ديدگاه آنان و عدم انطباق آن را با خوابهاي مورد نظر نقل و بررسي ميكنيم.
بايد اعتراف كنيم كه خواب مطالبي از گذشته را براي ما شرح ميدهد، آنچه را كه روزي براي ما اتفاق افتادهاست و اكنون در ماوراي فهم وادراك ما مبهم و مستور است، مجددا براي ما آشكار ميسازد.
قضايائي كه در روح در ضمن بيداري توليد ميشود، اثري از خود در مغز ما ميگذارد، اين آثار، ممكن است باهم ارتباط داشتهباشد و يك قضيه، باعث توليد يك قضيه ديگر در روح شود.
خوابها محصول قضاياي گذشتهاست نه علامات قضاياي آينده (خوابيدن و خواب ديدن، ص 15 -16.).
رؤياها ممكن است چند علت داشته باشد، ممكن است رؤياها نتيجه كارهاي روزانه باشد، ممكن است آرزو باعث ديدن رؤيا شود، ممكن است ترس باعث رؤيات گردد (پسيكولوژي، ص196.).
فرازهاي اخير كه از جاهاي مختلف كتابهاي دكتر اراني پيشواي ماديها دركشورما، نقل كرديد، حالكي است كه وي و همفكران ديگر او معتقدند كه پرنده مجموع رؤياها را بايد درگذشته جستجو كنيم، يا برخاسته از تمايلات دروني مانند آرزو و ترس بدانيم.
همچنين در مكتب فرويد پرونده مجموع خوابها را بايد در ضمير خود آگاه و تمايلات پس رانده شده وافكار مخزون در ضمير باطن جستجو كرد، زيرا افكار دروني و تمايلات سركوب شده، در حالي عادي، حق نمايش در ضمير ظاهر را ندارد ولي در حالات غير عادي، ازنهان به برون گام نهاده و خود را نشان ميدهد.
در اين مكتب نيز، عناصر تشكيل دهندة خواب، وبرگهاي مختلف آن همگي در زمان پيش از خواب، وجود داشته و در عالم رؤيا به هم ضميمهشده و خود را نشان ميدهد.
اين توجيهها هرچند كليد حل بسياري از خواب ديدنهاي معمولي است كه در گذشته به آن اشاره كرديم، ولي هرگز به حل رؤياهاي واقعنما و راستين كه با گذشته پيوندي نداشته و عناصر تشكيل دهندة آنها، همگي در آينده تحقق مييابد، قادر نيست.
اصولاً چگونه ميتوان خوابهاي توچكوف و مانند آن راه هيچ سابقه ذهني نسبت به آنها رد كار نبودهاست، توجيهنمود، مردي خواب ميبيند كه جمجمه رفيق او متلاشي شدهاست، بامدادان كه از وضع او تحقيق ميكند مييابد هنگام پريدن پاي او پيچيده و باسر به زمين خوردهاست (اسرار مرگ، 96.).
سيد قُطب ميگويد: در عالم رؤيا ديدم كه چشم خواهرزادهام را خون فرا گرفته و ديگر نميبيند، فوراً نامهاي از آمريكا به مصر نوشتم و جريان را تحقيق كردم، پاسخ آمد كه چشم او مبتلا به خونريزي داخلي شده و مشغول معالجه است (في ظلال القرآن، ج12، ص91.).
اين رؤياها به اندازهاي زياد است كه از شمارش بيرون ميباشد.
اين نوع خواب دينها كه هيچ ارتباطي به گذشته ندارد، و هرگز اثر مادي آن در حفرههاي مغز و سلسه اعصاب نبود است، چگونه در ذهن انسان نمايان ميگردد.
بسياري از رؤياها، حاكي از حقيقتي است كه باحادثهاي كه در شرف و قوع است، ويا درآينده تحقق ميپذيرد، ارتباط دارد.
در اينجا ممكن ايت گفتهشود، يك رشته امواج مادي، از بينندة خواب، ويا از حادثهاي كه در شرف تكوين است جدا شده و وسيله برقرار ارتباط ميگردد و انسان را از وقوع حادثه آگاه ميسازد.
اين نظريه، گذشته براين كه در بخش روشنبيني ونهانبيني (دربارة روشن بيني و نهان بيني در آينده بحث خواهيم كرد.) نيز ابراز شدهاست، هيچ نوع گواه علمي ندارد و جز يك حدس بياساس نيست، گذشته براين كه تفسير مادي، به حل مشكل رؤيائي كه مدتها پس از خواب دين به وقوع ميپيوندد، قادر نيست چه اين كه بسا ميان خواب ديدن وقوع حادثه روزها و ماهها فاصله ميافتد.
به عبارت ديگر: ارتباط فيزيكي ميان موجود و معدوم، ممكن نيست. البته امكان دارد، امواجي از انسان خواب رفته، برخيزد واز امواجي كه رد اطراف حادثه وجود دارد، متأثر گردد و از اين طريق آگاهي از حادثه به انسان دست دهد، ليكن اين فرضيه (بي دليل) در حوادثي امكان پذير است كه در حالت خواب، محقق و موجود باشد نه حوادثي كه روزها و ماهها پس از رؤيت خواب محقق ميگردد.
اين جا است كه فلاسفه الهي با اين نوع رؤياها، بروجود روح مجرد، استدلال ميكنند، روحي كه براي درك او شرائط زماني و مكاني مطرح نيست و ابزاري همانند: چشم و گوش و... لازم ندارد ديدگان ما در شرائط خاص از زمان و مكان قدرت ديدن دارد، مثلاً چيزي را ميبيند كه در محاذات او قرار گرفته و با آن هم زمان و به گونهاي هم مكان باشد، درحالي كه انسان در جاهان رؤيا، حوادثي را ميبيند كه با او هم مكان نيست و چه بسا از نظر زمان نيز با او فاصله زيادي دارد.
اين آگاهيها از شرائط زماني و مكاني، علتي دارد، نه از سنخ علتهاي مادي و طبيعي، بلكه علتي كه هم افق با روح مجرد باشدفلاسفه اسلامي دراين مورد ميگويند: در جهان برتر از ماده، جهان ديگر هست به نام جهان مثال برزخ كه صورتهاي تمام موجودات و حوادث يكجا، در آنجا هست جائي كه گذشته و آينده مفهومي ندارد، زيرا آنجا جهان مادهنيست كه نيازمند زمان و مكان باشد و حقيقت رؤياهاي راستين، جز اين نيست كه انسان در خواب صورتهاي خوادث و رويدادها را در عالم برزخ ميبيند و از اين طريق به يك رشته حقائق مستور و پنهان دست مييابد و چون اين صورتها از ماده پيراسته است، طبعاً درك كننده آنها نيز بايد مجرد باشد.
معاد انسان و جهان
آية الله جعفر سبحاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.